چند رباعي ...
گر کار فلک به عدل سنجیده بُدی احوال فلک جمله پسندیده بُدی
ور عدل بُدی به کارها در گردون کی خاطر اهل فضل رنجیده بُدی؟
(خیام نیشابوری)
گویند بهشت و حور عین خواهد بود آنجا میِ ناب و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک چون عاقبت کار چنین خواهد بود
(خیام نیشابوری)
گر یک نفست ز زندگانی گذرد مگذار که جز به شادمانی گذرد
زنهار که سرمایهٔ ملکت به جهان عمر است، چنان کِش گذرانی گذرد
(ظهیر فاریابی)
اول به هزار لطف بنواخت مرا آخر به هزار غصه بگداخت مرا
چون مهره مهر خویش میباخت مرا چون من همه او شدم بینداخت مرا
(مولوی)
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من
(خیام نیشابوری)